میکاسا: من دست نزدم دست کاپیتان لیوای بود !
آرمین :ارن حالا شیرینی بخور تخمه فعلا در دسترس نیست
ارن : کی از تو نظر خواست . من زالو نیستم ! (نمیدونم ربطش چیه ولی خب دیگه ارن کلا چرت و پرت زیاد میگه @__@)
*ناگهان لیوای با دستکش پلاستیکی و ماسک میاد از تو حموم در میاد و یه سطل تخمه خیس میذاره وسط : بیاین . کوفت کنید -__-
ارن : عع. کاپیتان. میگم. اینا چرا خیسن. یه بویی هم میدن @__@
*لیوای بدون کوچک ترین توجهی به ارن اطرافشو نگاه میکنه : کسی چهارچشمیو ندیده ؟ تخمه دوست داره
*یه دفعه جان میاد و چندتا تخمه بر میداره و میخوره. و موهاش از بنفش یاسی به سفید گچی تغییر میکنه : وای خدا. این دیگهههه چیهههههههه
ارن : خب بیشتر شبیه اسب شدی بهت میاد
*آرمین یکم از تخمه هارو میگیره تو دستش و بوشون میکنه : ا.ا.اینکهوایتکسه ! @___@
لیوای: اه چقدر حرف میزنین. تمیز شدن دیگه. کرونا اومده . خوبه کرونا بگیرید؟ ارن کرونا بگیره بخواد عطسه کنه یهو تایتان میشه سقف میاد رو سرمون -____- تمیزشون کردم ویروس نداشته باشن میخورید بخورید نمیخوریدم باید بخورید -___-
*یهو ساشا میاد و سطل پر تخمه رو میبینه : اخجوووون تخمه *___* تخمه دوست دارم *____*
*سطلو بغل میکنه و میره میشینه رو مبل و سریع همه تخمه هارو میخوره و هیچیشم نمیشه . و به فک باز ارن اینا خیره میشه و میگه : دیگه تخمه نداریم؟ *__* *لیوای با افتخار سرشو میگیره بالا و میگه : چرا یه تشت تخمه هم خابوندم تو جوهر نمک .الان میارمش و
خیلی خب. ظاهرا اتک آن تایتانی های ما معنی توی خونه موندنو خوب میدونن. و روز سیزده رو به در نکردن و به دکترا و پرستارا. به قهرمانای خسته کلی کمک کردن امروز یه عده فرهنگ نشون دادن. یه عدهامیدوارم همتون امروز فرهنگتونو نشون داده باشید. و به پرستارا و دکترا و ملتمون خیانت نکردید. سیزده به خونتون. مبارک
#Kدوم
تخمه ,ارن ,یه ,میاد ,* ,تو ,و به ,میاد و ,تخمه هارو ,و میگه ,تخمه دوست
درباره این سایت