محل تبلیغات شما
هایییییییییی.من بازآمدم با قلبی سرشار از اندوه.
چرا نظر نمی دین؟؟چرا از امتحانم جا موندم؟؟چرا م کار نمی کنه؟؟چرا میهن بلاگ انقد رو مخه؟؟چراااااا؟!؟!؟
به نظرتون اگه اتک یه فیلم بود پشت صحنه ش چه جوری می شد؟؟باهم ببینیم؟؟
هشدار:دو سه تا از عکسای این پست یه اسپویل خفیفی دارا می باشند.
جوخه ی لیوای اون بالا چه ععشششقققییی می کنن!!
بابا لیوایی این دیگه فیلمه بخند دیگه لامصب!!
هیسویومیرعررررررررررر!!
یعنی میشه.بگن همش فیلم بودهساشا زنده س.
دیالوگای لیوایو که حقیقتا چشمم نمی بینه ولی پایین نوشته "بازیگر لیوای تلاش می کند تا مثل لیوای آکرمن از فنجان چای ینوشد". تلاش کن برادر.تلاش کن میشه چون منم تونستم و الان عادت کردم و فقط همینجوری می تونم چایی بخورم!!میگن کلاغ اومد راه رفتن کبکو یاد بگیره راه رفتن خودشم یادش رفت!!(شایدم کبک می خوست راه رفتن کلاغو یاد بگیره البته.همممم)
گومن من هیچی نگفتم انقدر روحم آزرده بود فاز شرح حال دادن نبود.
عاشقتونم.
جانه!!

سلام دوستان تادایما ( البته تقریبا )

نویسنده میخواهیم...

اتک ان تایتان فصل3 قسمت16

رفتن ,نمی ,لیوای ,راه ,کن ,اتک ,راه رفتن ,تلاش کن ,پشت صحنه ,یاد بگیره ,تونستم و الان

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

dogspenkonsver قفل الکترونیکی کارن نازنوروز مهرگانی فدرال چت کانون آگهی و تبلیغات ایرانمهر Herman's memory Albert's collection کتاب و تحریر گلشن،میدان بزرگ وسط رضوان شهر(بلواربعثت)/شعبه دوم بلوار باهنر جنب چاپ گلشن English Studio neechannesslot